روابط عمومی؛ قلب تپنده و مغز متفکر سازمان
محمدتقی شفیع پور مهرجردی
روابط عمومی اگر دیده شود، اگر درست تعریف و حمایت شود، میتواند به بازوی فکری و رسانهای سازمان تبدیل شود؛ بازویی که در روزهای آرام، روایتگر دستاوردهاست و در روزهای سخت، مدافع اعتبار و اعتماد عمومی است.

به گزارش صدای میبد: در دنیای پرشتاب امروز که ارتباطات، رکن اساسی مدیریت و حکمرانی تلقی میشود، روابط عمومی دیگر یک واحد جانبی یا صرفاً تشریفاتی نیست؛ بلکه قلب تپنده و مغز متفکر هر سازمانی است. نقشی که اگر بهدرستی ایفا شود، میتواند مسیر تعالی یک مجموعه را هموار کرده و سرمایه اجتماعی آن را بهطور پایدار تقویت کند.
در ساختار نوین مدیریتی، روابط عمومیها مأموریت دارند ضمن اطلاعرسانی شفاف و هدفمند، پل ارتباطی میان سازمان و جامعه باشند؛ پلی برای تبادل دیدگاهها، بازتاب واقعیتها و ساخت تصویر مثبت از عملکرد مجموعهها در ذهن افکار عمومی. اهمیت این نقش زمانی دوچندان میشود که بدانیم مخاطبان امروز، نهفقط گیرنده پیام، بلکه خود تولیدکننده محتوا، تحلیلگر و گاه جریانساز در شبکههای اجتماعی هستند.
در چنین فضایی، روابط عمومیها باید چابک، پاسخگو، خلاق و مسلط بر ابزارهای نوین ارتباطی باشند. دیگر نمیتوان با تکیه صرف بر بروشور و رسانه های سنتی، موجهای رسانهای را مدیریت کرد یا رضایت مخاطب را جلب نمود. عملکرد روابط عمومی باید منطبق با اقتضائات روز، متکی بر تحلیل داده، و در تعامل هوشمندانه با رسانهها و جامعه باشد.
اما متأسفانه در بسیاری از دستگاههای اجرایی، روابط عمومی هنوز از جایگاه واقعی خود فاصله دارد. نگاه ابزاری به این واحد، کمبود نیروی انسانی متخصص، نبود استراتژی رسانهای، و حضور کمرنگ یا غیرحرفهای در فضای مجازی، از جمله ضعفهایی است که کارآمدی روابط عمومی را کاهش داده است. این در حالی است که در شرایط بحران، روابط عمومی اولین و مهمترین خط دفاع یک سازمان در برابر هجمههای رسانهای و شایعات است.
اصلاح این وضعیت، مستلزم ارتقای ساختار روابط عمومیها، توانمندسازی نیروی انسانی، تدوین نقشهراه ارتباطی، بهرهگیری هوشمندانه از فضای مجازی و ارزیابی مستمر عملکرد است. روابط عمومی باید به جایگاهی برسد که در فرآیند تصمیمسازی و سیاستگذاری، نقش مشورتی و راهبردی داشته باشد.
در درون سازمان نیز، روابط عمومی میتواند و باید نقش بیبدیلی ایفا کند. شنیدن صدای کارکنان، درک روحیات و انگیزههای آنان، برنامهریزی برای نشاط سازمانی، و کاهش فاصلهها میان مدیریت و بدنه، بخشی از کارویژههای این واحد است.
در یک جمله، روابط عمومی اگر دیده شود، اگر درست تعریف و حمایت شود، میتواند به بازوی فکری و رسانهای سازمان تبدیل شود؛ بازویی که در روزهای آرام، روایتگر دستاوردهاست و در روزهای سخت، مدافع اعتبار و اعتماد عمومی است.
ارسال نظر