به بهانه ۲۷ اردیبهشت، روز ملی ارتباطات و روابط عمومی
روابط عمومی؛ حرفهای در سایه اما حیاتی
عباس تقی زاده
یکی از تلخترین واقعیتها در برخی سازمانها این است که روابط عمومی، تبدیل به جایگاهی برای نیروهای مازاد شده است؛ کسانی که نه تخصص ارتباطی دارند، نه مهارت رسانهای.

اختصاصی صدای میبد: ۲۷ اردیبهشت، روز ارتباطات و روابط عمومی، فرصتی است برای یادآوری نقش بیبدیل روابط عمومیها در سازمانها، نهادها و شرکتها. اما آیا این روز، تنها یک مناسبت تقویمی است، یا فرصتی برای شنیدن حرف دل کسانی است که بیوقفه و بیادعا در پشت صحنه میکوشند؟
روابط عمومیها پل ارتباطی میان سازمان و جامعهاند؛ صدای یک مجموعه، تصویر یک برند و حلقه اتصال میان مدیران، کارکنان و افکار عمومی. با این حال، این نقش حیاتی اغلب در حاشیه قرار دارد؛ نه آنگونه که باید دیده میشود، نه آنطور که شایسته است جدی گرفته میشود.
وقتی روابط عمومی جدی گرفته نمیشود
مشکلات روابط عمومی تنها در حجم کار یا فشار رسانهای خلاصه نمیشود؛ مسأله اصلی، نادیده گرفتن جایگاه آن در ساختار سازمانی است. هنوز مدیرانی هستند که باور ندارند روابط عمومی میتواند بر موفقیت یا شکست یک مجموعه تأثیر بگذارد.
روزی در جلسهای از یکی از شرکتکنندگان پرسیدند:
«شما روابط عمومی کدام اداره هستید؟»
او پاسخ داد: «من روابط عمومی نیستم، ولی مدیرم گفت چون جلسه روابط عمومیهاست، برو تو!»
این یک نمونه واقعی از کمتوجهی به جایگاه روابط عمومیهاست.
روابط عمومی؛ محل استقرار نیروهای بدون تخصص؟
یکی از تلخترین واقعیتها در برخی سازمانها این است که روابط عمومی، تبدیل به جایگاهی برای نیروهای مازاد شده است؛ کسانی که نه تخصص ارتباطی دارند، نه مهارت رسانهای. در حالیکه روابط عمومی نیازمند افرادی خلاق، آشنا با فنون رسانه، مسلط بر ارتباطات انسانی و توانمند در تبلیغات و روایتگری سازمان است.
فقط عکاسی و خبرنویسی؟
با وجود گستره وظایف و اثرگذاری عمیق، هنوز هم برخی روابط عمومی را صرفاً در حد «عکاس» یا «خبرنویس» میبینند. این نگاه تقلیلگرایانه، روابط عمومیها را از جایگاه واقعیشان دور کرده و نقش استراتژیک آنان را تضعیف میکند.
قبل، حین و بعد از برنامه؛ همیشه در صحنه، اما نادیده
برگزاری هر برنامه سادهای، برای روابط عمومی مساوی است با:
🔹 هماهنگی مهمانان، سالن، صوت، مجری، تصویربردار و پذیرایی،
🔹 حضور مؤثر و مدیریت صحنه در حین برنامه،
🔹 و در نهایت، ساعتها تلاش پس از پایان مراسم برای انتخاب عکس، تنظیم خبر و ارسال آن به رسانهها.
اما در پایان، همه این تلاشها با یک جمله ساده نادیده گرفته میشود:
«چه کردی؟ چهارتا عکس گرفتی دیگه!»
مدیر قوی، روابط عمومی قوی میخواهد
مدیرانی که به روابط عمومی اعتقاد ندارند، نمیدانند که یک روابط عمومی حرفهای، میتواند تصویر آنها را در رسانهها بسازد، جایگاه سازمان را ارتقا دهد و مسیر رشدشان را هموار کند.
نادیده گرفتن روابط عمومی، ضربهای است که مدیر، اول از همه به خود میزند.
آقای مدیر! مدیر قوی، به روابط عمومی قوی نیاز دارد.
۲۷ اردیبهشت تنها یک روز در تقویم نیست؛ فرصتی است برای شنیدن صدای کسانی که همواره صدای سازمانها بودهاند، اما کمتر کسی صدای آنها را میشنود.
بیایید این روز را نه فقط به عنوان یک مناسبت، بلکه بهعنوان آغازی برای تغییر نگاه به روابط عمومیها ببینیم.
عباس تقیزاده میستانی
روابط عمومی دانشگاه میبد
ارسال نظر