نقش رسانه در مدیریت بحران ناترازیهای انرژی در صنعت
محمدتقی شفیع پور
رسانهها میتوانند نقش مهمی در تغییر نگرش عمومی نسبت به مصرف انرژی ایفا کنند. کمپینهای رسانهای در کشورهای اروپایی به افزایش استفاده از منابع انرژی پاک و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک کردهاند.
چند سالی است که ناترازی انرژی به عنوان چالشی برای صنعت و مردم کشور تبدیل شده است. این معضل، مدیران واحدهای تولیدی را مجبور کرده تا به جای تمرکز بر افزایش تولید، صادرات و فروش محصولات، بیشتر وقت و انرژی خود را صرف تأمین منابع انرژی کنند. در تابستان با کمبود برق و در زمستان با کمبود گاز مواجهیم. این شرایط بحرانی فشار زیادی بر صنعت وارد کرده و نیازمند اقدام فوری و جدی برای جلوگیری از تشدید بحران است.
اطلاعرسانی دقیق و بهموقع
رسانهها در مدیریت بحرانهای انرژی نقشی کلیدی دارند. بهعنوان مثال، در بحران انرژی سال ۱۹۷۳، رسانههای بینالمللی با پوشش گسترده اخبار و تحلیلها، آگاهی عمومی را افزایش داده و تغییراتی در الگوهای مصرف انرژی ایجاد کردند. این تجربه نشان داد که اطلاعرسانی دقیق و بهموقع میتواند تأثیر بسزایی در مدیریت بحرانهای انرژی داشته باشد.
در ایران نیز، شبکههای اجتماعی به اطلاعرسانی زمان قطع برق کمک کردهاند و خانوادهها و واحدهای صنعتی را قادر ساختهاند برنامهریزی بهتری داشته باشند. اطلاعرسانی ضعیف میتواند خسارتهای مالی بزرگی به صنایع حساسی مانند فولاد و کاشی در استانمان یزد وارد کند.
فرهنگسازی برای مصرف بهینه انرژی
رسانهها میتوانند نقش مهمی در تغییر نگرش عمومی نسبت به مصرف انرژی ایفا کنند. کمپینهای رسانهای در کشورهای اروپایی به افزایش استفاده از منابع انرژی پاک و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی کمک کردهاند.
در ایران نیز کمپین «دو درجه کمتر» با هدف کاهش مصرف گاز در زمستان اجرا شد. این ابتکار که توسط رسانهها و روابط عمومیها پوشش داده شد، توانست با تشویق مردم به کاهش مصرف، نقش مؤثری در مدیریت بحران ایفا کند. به گفته معاون وزیر نفت هریک درجه کاهش دما، به طور میانگین، ۲۵ میلیون مترمکعب افزایش مصرف گاز ایجاد می کند. مصرف بیرویه گاز در ایران به گفته مسئولان امر ۳ و نیم برابر میانگین جهانی است و چنین برنامههایی میتوانند به اصلاح این روند کمک کنند.
ایجاد فضای گفتوگوی تخصصی
رسانهها با ایجاد فضای گفتوگوی تخصصی میان کارشناسان و سیاستگذاران، به توسعه راهکارهای مؤثر برای مدیریت بحرانهای انرژی کمک میکنند. برگزاری میزگردها و برنامههای تحلیلی در رسانههای صوتی و تصویری، بستری مناسب برای تبادل نظر و ارائه راهحلهای خلاقانه فراهم میآورد.
پیشگیری از شایعات و اطلاعات نادرست
رسانهها میتوانند با ارائه اطلاعات مستند و معتبر، از گسترش شایعات و اطلاعات نادرست جلوگیری کنند. این اقدام به حفظ آرامش عمومی در زمان بحران کمک کرده و اعتماد عمومی را تقویت میکند. در این بخش نباید از نقش رسانه اجتماعی و شبکه های اجتماعی غافل بود. بهره گیری از ظرفیت این رسانه ها بسیار حائز اهمیت است.
معرفی فناوریهای نوین و تجربیات موفق
رسانهها میتوانند تجربیات موفق کشورهای دیگر در مدیریت بحرانهای انرژی را معرفی کرده و دانش و فناوریهای جدید را به صنایع منتقل کنند. این اقدام میتواند صنایع را به استفاده از روشهای نوآورانه و پایدار ترغیب کند.
جلب مشارکت عمومی و مسئولیتپذیری اجتماعی
رسانهها میتوانند با برجسته کردن نقش افراد و سازمانها در کاهش بحران انرژی، مردم و نهادهای مختلف را به مشارکت فعال تشویق کنند. برنامههای تبلیغاتی، کمپینهای آگاهیبخشی و فعالیتهای اجتماعی از ابزارهایی هستند که رسانهها برای جلب مشارکت عمومی به کار میگیرند. در استان یزد که بیش از۸۰ درصد مردم جزو خانواده بزرگ کار و تولید هستند، ساخت تیزرهای تبلیغاتی از صنعت و از زبان کارگران واحدهای تولیدی می تواند گره گشایی در این راه باشد.
حمایت از سیاستهای پایدار انرژی
رسانهها با حمایت از سیاستهای پایدار انرژی مانند توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و بهینهسازی مصرف، میتوانند به تغییر رویکردهای بلندمدت در مدیریت منابع انرژی کمک کنند. پوشش خبری، تحلیل سیاستها و معرفی پروژههای موفق از جمله اقداماتی است که رسانهها میتوانند در این زمینه انجام دهند.
نظریههای رسانهای و کاربرد آنها در حل بحران ناترازی انرژی در ایران
نظریه برجستهسازی (Agenda Setting)
این نظریه تأکید دارد که رسانهها با برجستهسازی مسائل مرتبط با بحران انرژی میتوانند توجه عمومی و سیاستگذاران را جلب کنند. پوشش خبری گسترده درباره مصرف غیر بهینه انرژی یا نیاز به توسعه منابع تجدیدپذیر نمونههایی از این رویکرد است.
نظریه کاشت (Cultivation Theory)
بر اساس این نظریه، تکرار پیامهای رسانهای میتواند نگرشها و باورهای عمومی را تغییر دهد. رسانهها در ایران میتوانند با تولید محتوای مستمر درباره اهمیت صرفهجویی و استفاده از فناوریهای نوین، فرهنگ مصرف پایدار را تقویت کنند.
نظریه وابستگی مخاطب به رسانه (Media Dependency Theory)
در زمان بحرانهایی مانند ناترازی انرژی، وابستگی مردم به رسانهها برای دریافت اطلاعات افزایش مییابد. رسانههای ایرانی با ارائه اطلاعات معتبر و بهموقع میتوانند اعتماد عمومی را جلب کرده و از گسترش شایعات جلوگیری کنند.
نظریه مارپیچ سکوت (Spiral of Silence)
این نظریه بیان میکند که افراد تمایل دارند با دیدگاههای غالب همسو شوند. رسانهها با ارائه دیدگاههای مثبت و راهکارهای مؤثر در مدیریت بحران انرژی، نگرش عمومی را به سمت حمایت از اقدامات پایدار هدایت میکنند.
نتیجهگیری
رسانهها با بهرهگیری از نظریههای ارتباطی و ایفای نقشهای متنوع در اطلاعرسانی، فرهنگسازی، شفافیت و جلب مشارکت عمومی، میتوانند به مدیریت بهتر بحران ناترازیهای انرژی در ایران کمک کنند. با توجه به چالشهای خاص کشور، تمرکز بر تقویت اعتماد عمومی، ترویج الگوهای مصرف بهینه و حمایت از سیاستهای پایدار امری ضروری است.
ارسال نظر